بعد از این شبانه ها وبرای آن صبح
اسماعیل وفا یغمائی
***
بعد از این شبانه ها ،کاندرآن نشانه ها
نقش زد به ابر و باد،چرم تازیانه ها
میرسد سپیده ای،کز ستاره پرشود
بر فراز شاخه ها،بازآشیانه ها
***
وه! از آن سحر که باز،شادمانه پرکشند
بعد سالها خزان،مرغکان به خانه ها
بالها گشوده در،آفتاب صبحدم
سینه ها لبالب از،عطر رازیانه ها
***
- کیست این و چیست آن؟چیست این و کیست آن؟
سبز و زرد و ارغوان، چیست این نشانه ها؟
نغمه و نوای کیست ارغوانی و کبود
کو چو قوسی از قزح می زند کمانه ها؟
- قوقولیقوقو! منم مژده بخش صبحگاه
بعد سالها سکوت، برفراز خانه ها
***
- در میان کشتزار، این سرود گرم کیست؟
پاکتر زژاله ها، گرم چون فسانه ها
- بغبغو بغو منم! آن کبوتر سپید
سرخوشم که مزرعه پرشده زدانه ها
***
- از کجاست عطر نان ؟ این کران و آن کران؟
میرسد زدشتها ، یا میان خانه ها؟
- هان تنور پیر زن شد دوباره شعله زن
بعد سالها ببین، گرمی زبانه ها
***
- کیست در کنار جوی، آن نگار ماهروی؟
کافکنیده گیسوان، بر حریر شانه ها؟
- او عروس روستاست، دیگر از غمان رهاست
درنگاه او نگر، سبزی ترانه ها
***
ای درشکه ران پیر! چیست اینکه می بری؟
کز لبت فرو چکد شعر عاشقانه ها
- خرمنی ز نسترن، کوهی از گل و سمن
میبرم به شهرها، بهر حجله خانه ها
***
- این نوای شاد چیست؟ شادتر زبانگ دف!
تار و عود و بربط است، چنگ یا چغانه ها؟
- نیست غیر نغمه ی فتح کار و کارگر
در میان شهرهاست، سوت کارخانه ها
***
- بر درخت سالخورد،[ آنکه سال پیش مرد]
ارغوانی و سپید چیست آن جوانه ها؟
- مرگ مرد و زندگی، زنده شد به بوی عشق
زنده گشته ام من از رویش جوانه ها
***
تق و تق و تق و تق! کیست این؟ صدای چیست؟
کافکنیده نغمه در، گوشه ها کرانه ها
- سکه ساز بختم و شادیانه گرم کار
میزنم بنام خلق سکه در خزانه ها
***
آن عموی پیر کیست؟[ بر فراز تخته سنگ]
کز دو چشم خسته اش اشکها روانه ها
آن منم که می زنم نقش شعری از امید
اسماعیل وفا یغمائی
***
بعد از این شبانه ها ،کاندرآن نشانه ها
نقش زد به ابر و باد،چرم تازیانه ها
میرسد سپیده ای،کز ستاره پرشود
بر فراز شاخه ها،بازآشیانه ها
***
وه! از آن سحر که باز،شادمانه پرکشند
بعد سالها خزان،مرغکان به خانه ها
بالها گشوده در،آفتاب صبحدم
سینه ها لبالب از،عطر رازیانه ها
***
- کیست این و چیست آن؟چیست این و کیست آن؟
سبز و زرد و ارغوان، چیست این نشانه ها؟
نغمه و نوای کیست ارغوانی و کبود
کو چو قوسی از قزح می زند کمانه ها؟
- قوقولیقوقو! منم مژده بخش صبحگاه
بعد سالها سکوت، برفراز خانه ها
***
- در میان کشتزار، این سرود گرم کیست؟
پاکتر زژاله ها، گرم چون فسانه ها
- بغبغو بغو منم! آن کبوتر سپید
سرخوشم که مزرعه پرشده زدانه ها
***
- از کجاست عطر نان ؟ این کران و آن کران؟
میرسد زدشتها ، یا میان خانه ها؟
- هان تنور پیر زن شد دوباره شعله زن
بعد سالها ببین، گرمی زبانه ها
***
- کیست در کنار جوی، آن نگار ماهروی؟
کافکنیده گیسوان، بر حریر شانه ها؟
- او عروس روستاست، دیگر از غمان رهاست
درنگاه او نگر، سبزی ترانه ها
***
ای درشکه ران پیر! چیست اینکه می بری؟
کز لبت فرو چکد شعر عاشقانه ها
- خرمنی ز نسترن، کوهی از گل و سمن
میبرم به شهرها، بهر حجله خانه ها
***
- این نوای شاد چیست؟ شادتر زبانگ دف!
تار و عود و بربط است، چنگ یا چغانه ها؟
- نیست غیر نغمه ی فتح کار و کارگر
در میان شهرهاست، سوت کارخانه ها
***
- بر درخت سالخورد،[ آنکه سال پیش مرد]
ارغوانی و سپید چیست آن جوانه ها؟
- مرگ مرد و زندگی، زنده شد به بوی عشق
زنده گشته ام من از رویش جوانه ها
***
تق و تق و تق و تق! کیست این؟ صدای چیست؟
کافکنیده نغمه در، گوشه ها کرانه ها
- سکه ساز بختم و شادیانه گرم کار
میزنم بنام خلق سکه در خزانه ها
***
آن عموی پیر کیست؟[ بر فراز تخته سنگ]
کز دو چشم خسته اش اشکها روانه ها
آن منم که می زنم نقش شعری از امید
در ختام دفتر تیره ی شبانه ها
۱ نظر:
با عرض سلام و ارادت ؛
از خواندن تک تک اشعار و سروده هایت همیشه لذت برده و آموخته ام .
سلامت و سرافراز باش و بمان اسماعیل عزیز.
ارسال یک نظر