اي دل طلوع صبح زمين را اميد دار
بر اين نويد و مژده يقين را اميد دار
بود اين زمين سكوت و سياهي در ابتدا
شد پر زنور و نغمه، مر اين را اميد دار
از آتش نخست بر آمد دوچشم یار
تا معجزی دو باره همین را امید دار
از ژرف خاك ساز و كبوتر بر آمدند
اعجاز اين سبوي گلين را اميد دار
بر بام اين سراي كهنسال ناشناس
انسان و آسمان نوين را اميد دار
اينك كمان سخت سياهي خدنگ جور
بر اين كمان كمين زمين را اميد دار
ما را كياستي به سياست نبود و نيست
اما پيام قلب غمين را اميد دار
در انتهاي راه كه سد است و صخرهـ سنگ
بر خنگ سرنوشت تو زين را اميد دار
بر اين نويد و مژده يقين را اميد دار
بود اين زمين سكوت و سياهي در ابتدا
شد پر زنور و نغمه، مر اين را اميد دار
از آتش نخست بر آمد دوچشم یار
تا معجزی دو باره همین را امید دار
از ژرف خاك ساز و كبوتر بر آمدند
اعجاز اين سبوي گلين را اميد دار
بر بام اين سراي كهنسال ناشناس
انسان و آسمان نوين را اميد دار
اينك كمان سخت سياهي خدنگ جور
بر اين كمان كمين زمين را اميد دار
ما را كياستي به سياست نبود و نيست
اما پيام قلب غمين را اميد دار
در انتهاي راه كه سد است و صخرهـ سنگ
بر خنگ سرنوشت تو زين را اميد دار
بدرود دین جهل، سزاوار صد درود!
نک !معجز زمان و زمین را امید دار
در اين شبان تيره و بي عافيت «وفا»
بر قلب ظلم تندر كين را اميد دار
در اين شبان تيره و بي عافيت «وفا»
بر قلب ظلم تندر كين را اميد دار
-----------------
باز نویس با اندکی تغییر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر