چه ساده میگیریم کار شعر راچون ابزاری برای برکشیدن خویش و غرور و راه یافتن به کوره راهی، و چه دشوار است به قلمرو حقیقی شعر رسید، انجا که راستی و زیبائی و حقیقت و عشق و ترحم به شاعران خسته و غبار آلود و مجروح خوشامد میگویند

چهارشنبه، دی ۲۳، ۱۳۸۸

الفرار ای خائنان از خاک ایران الفرارواسماعیل وفا

و روزگار فرار پر وحشت قاتلان مردم فرا میرسد
الفرار ای خائنان! از خاک ایران الفرار
اسماعیل وفا یغمایی
الفرار ای خائنان از خاک ایران الفرار
ای پلیدان،ای لئیمان، ای شریران، الفرار

عذر خواهم من ز مار و گرگ و کفتار، ای شما
بارها درنده تر، از ملک شیران الفرار
ای حرامی زادگان! ای اجنبی پروردگان
ای زخونخواری دمی ناگشته سیران الفرار
ای که شیطان از شما اهریمنان، آباد و شاد
ای که یزدان از شما غمناک و ویران الفرار
ای که دین غرق لجن شد از لجنزار شما
دینفریبان ! دینفروشان دینسفیران الفرار
ای حکومت کرده بر خون و جسد با تیغ و دار
یا به خون کشتگان اشک اسیران، الفرار
ای شکسته زیر نعلین شما ستخوان عدل
ای ربوده نان ایتام وفقیران الفرار
هر که ایرانی است دارد از شما خنجر به پشت
شاد اما از شما هر کو انیران، الفرار
سوخت ایام جوانی جوانان وطن
از شما ای گَُنده پیران گنَده پیران، الفرار ُ
روز عاشورا مقام شمر شد جای شما
وآن شهید نامور شد خلق ایران، الفرار
وز شما سمکوب نعلین ستم در هرکران
گشت اجساد کبیران و صغیران الفرار
کور و کر گشتید و نادیدید فرجام ستم
اینک اینک وقت فرجام ای زریران الفرار
رعد میغرد بخون خلق و برق آذرخش
شعله ور در نی نی چشم دلیران، الفرار
الفرار ای خائنان از خاک ایران الفرار
ای پلیدان ای لئیمان ای شریران الفرار
سوم ژانویه دو هزار و ده میلادی

هیچ نظری موجود نیست: