چه ساده میگیریم کار شعر راچون ابزاری برای برکشیدن خویش و غرور و راه یافتن به کوره راهی، و چه دشوار است به قلمرو حقیقی شعر رسید، انجا که راستی و زیبائی و حقیقت و عشق و ترحم به شاعران خسته و غبار آلود و مجروح خوشامد میگویند

پنجشنبه، دی ۱۹، ۱۳۹۲

شبح. اسماعیل وفا یغمائی



كسي كه نيست ميان من و تو مي چرخد
به روي ذهن و زبان من و تو مي چرخد
من و تو غافل از او ئيم و او به هر لحظه
چو خون ميان رگان من و تو مي چرخد
يقين ما و تو از او مشوش است ولي
ميان وهم و گمان من و تو مي چرخد
ز بوسه نيست حضوري كه خاصه تر اما
به بوسه هاي دهان من و تو مي چرخد
هنوز ما نگذشته ز حال تا فردا
ميان سهم زمان من و تو مي چرخد
گرفته در كف خود جدولي ترازوئي
به لحظه هاي جهان من و تو مي چرخد
«وفا» خيال رهائي عبث بود كه شبح
ـ كسي كه نيست ـ ميان من و تو مي چرخد


هیچ نظری موجود نیست: