چه ساده میگیریم کار شعر راچون ابزاری برای برکشیدن خویش و غرور و راه یافتن به کوره راهی، و چه دشوار است به قلمرو حقیقی شعر رسید، انجا که راستی و زیبائی و حقیقت و عشق و ترحم به شاعران خسته و غبار آلود و مجروح خوشامد میگویند

شنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۷

غزل اسماعیل وفا یغمایی

غزل
اسماعیل وفا یغمائی
چهارده ژوئن دو هزار و هشت
شاهان رفته اند و راهبان
کاخها فرو ریخته اند
و معبدها
آفتاب می تابد اما
پرنده می خواند و باد می وزد
آسمان آبی است
و اگر شاعری بگذرد
شعری خواهد نوشت.


با قاتلان جنگیده ام
اما ابلهان را وا می گذارم
و می گذرم از حاشیه کاخها و معبدها
در زیر آفتاب و آسمان آبی.

هیچ نظری موجود نیست: