چه ساده میگیریم کار شعر راچون ابزاری برای برکشیدن خویش و غرور و راه یافتن به کوره راهی، و چه دشوار است به قلمرو حقیقی شعر رسید، انجا که راستی و زیبائی و حقیقت و عشق و ترحم به شاعران خسته و غبار آلود و مجروح خوشامد میگویند

پنجشنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۷

برای تولد لی لا پریسکا ژان


برای تولد «لی لا،پریسکا، ژان»ا
درست
دو هزار و هشت سال پس از میلاد مسیح
و اندکی بیشتر
در بیستم ماه مه
وقتی در بدر تما م دایره ماه کامل شد
و رودها و دریاهای زمین
آینه های خود را درخشاندند
تا ماه زیبائی خود را در آنها تماشا کند
و ما زیبائی ماه را
«لی لا پریسکا ژان»
[چون یک نت موسیقی در نوای ویلن مادرش
با طنین«لی لا»
وجرقه ای درخشان
دراجاق و بر زبان مردمی کهن بنیان در کوههای ایران
با تلالو«پریسکا»
و نام زنی که هنوز بوی افسانه و راز می پراکند
«ژان»]
در خانه ما به نوا آمد
و درخشید و جرقه زد
تا ما را در خود ادامه دهد
تا زندگی ما را در خود ادامه دهد
وتا فاصله ای دورتر از زمان ببرد
وبه دیگران بسپارد
هنگامی که ما راز و افسانه شده ایم
ولی نواها و جرقه ها وافسانه ها زنده اند
و ماه در بدر تمام می درخشد
با پرتوهائی مشترک
بر فراز رودها و جنگلهای سرزمین گل ها
وکوهها و تالابهای ایران
اسماعیل وفا

هیچ نظری موجود نیست: