ولایت فقیه
اسماعیل وفا یغمائی
بیست و هفت نوامبر دو هزار و هشت
هر شب هزار شمشیر
هر شب هزار نطع
در خوابهای من، بیدار می شوند
هر شب،
صدها هزار کشته
با چهره های روشن و تاریک
در اشکهای من پدیدار می شوند
در طول شب، هر شب هزار طبل
هر شب هزار دست بریده بر طبلهای خونین
هر شب هزار شمشیر با کشتگان بی سر خود در رقص
بر چار سوی و شش جهت خوابهای من آوار میشوند
با چشمهای بسته و بیدار می دانم
خوابست و خواب نیست وگر چشم واکنم
باری هزار شمشیر
باری هزار نطع
باری هزار، صدها هزار کشته
و خواب من هنوز بپایان نیامده ست
اسماعیل وفا یغمائی
بیست و هفت نوامبر دو هزار و هشت
هر شب هزار شمشیر
هر شب هزار نطع
در خوابهای من، بیدار می شوند
هر شب،
صدها هزار کشته
با چهره های روشن و تاریک
در اشکهای من پدیدار می شوند
در طول شب، هر شب هزار طبل
هر شب هزار دست بریده بر طبلهای خونین
هر شب هزار شمشیر با کشتگان بی سر خود در رقص
بر چار سوی و شش جهت خوابهای من آوار میشوند
با چشمهای بسته و بیدار می دانم
خوابست و خواب نیست وگر چشم واکنم
باری هزار شمشیر
باری هزار نطع
باری هزار، صدها هزار کشته
و خواب من هنوز بپایان نیامده ست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر