حجر الاحمر(سنگ سرخ)
اسماعیل وفا یغمائی
***
کافران را بیشتر دوست میدارم
تا ابلهان را
مرا با سنگ سیاه کاری نیست
«حجر الاسود» را به حاجیان وا نه
و خدائی که با این همه لب وچشم و رخ
این همه درخت و پرنده وآبشار و افق
این همه زیبائی
بوسه بر سنگ سرد سفت سیاه را میپسندد.
**
مرا خدائی نیست
قدیسان با لعنت وتهدید و تف
از خانه من به خشم گریختند
[چون خدایشان خود سر و به اجبار!
بر آن بود تامرا رهین بخشش خود کند
و من او را با اردنگ به کوچه پرتاب کردم
در نفرت از بخشایش او]
**
نه «مکه» و نه «منا» و نه «سنگ سیاه»
نه «صوم» و «صلوه»
من کافرم
تنها وقتی بالبانم بر لبانت میگذرم ای زیبا
[ای میوه ی هزار طعم روشن و تاریک
ای آمیزه ی شراب ونماز
و بهشت و دوزخ ]
مومن ترین کافرم
و کافرترین خدا پرست جهانم
و به نماز میایستد جانم، ای جانم
هنگام که جبریل فرود می آید
با فرمان بوسه بر «حجر الاحمر»
و نمازی دیگر
**
کافران را بیشتر دوست میدارم
تا ابلهان را
اسماعیل وفا یغمائی
27 ژوئیه 2015 میلادی
۳ نظر:
درود بر تو ای آزاده ، یقین داشته باش تاریخ به نیکی و بهتر از امثال گالیله یاد خواهد کرد ، باز هم درود ، بسرای ، بغر ، فریاد زن ، ریایی اندیشه را نوید ده
اسماعیل گرامی
حافظ می فرماید- راز درون پرده ز رندان مست پرس- کاین حال نیست زاهد عالی مقام را
در این سالها با خواندن نوشته های تو چه شعر و چه نثر به انیجا رسیده ام که زاهد قادر به کشف راز این جهان نیست تنها رندان می تواندبه کشف راز درون پرده نایل شوند و بیهوده نیست که حافظ می فرماید- باده نوشی که در او روی و ریائی نبود- بهتر از زهد فروشی که دراو روی ریاست.
اسماعیل بسرا-بنویس و بگو که نیاز مندی چو من نیازمندم.
رضا مولانی نژاد
با درود،
بعد از شناختن انچه كه سجده ميكرديم و ميپرستيديم، فغان دل را بايد چنين سرداد كه آرى كافرم به ان خدايى كه جلادان و ديكتاتورها دارند. اگر كه داشته باشند! چون خود را بنده نميدانند بلكه "خدا" نامند!
ارسال یک نظر