چه ساده میگیریم کار شعر راچون ابزاری برای برکشیدن خویش و غرور و راه یافتن به کوره راهی، و چه دشوار است به قلمرو حقیقی شعر رسید، انجا که راستی و زیبائی و حقیقت و عشق و ترحم به شاعران خسته و غبار آلود و مجروح خوشامد میگویند

شنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۸

پروردگارا درب دوزخت را باز کن.اسماعیل وفا

پروردگارا درب دوزخت را باز کن
اسماعیل وفا

پروردگارا
پیش از این سروده بودم
دوزخ را باور ندارم
خالا از تو می خواهم
دوزخی بنا کنی.دوزخی شعله ور
و چند روزی دربش را بازکنی
زیرا یک ملت در خال انقلاب است
و برای سوزاندن جنازه های ملایانی که ملت را به گلوله می بندند
تنها آتش دوزخ تو کفایت می کند
و تنها تو ی توانی با عدالت زباله ها را بسوزانی
پروردگارا
چند روزی درب دوزخت را باز کن
که اگر لاشه های اینان بر زمین بماند
هم دنیا را به گند می کشد
و هم آخرت را
پروردگارا
چند روزی درب دوزخت را باز کن
و دوباره درب آنرا ببند
با هفت قفل آهنین بر آن
و کلیدهایش را
به اعماق دورترین کهکشان پرتاب کن

22 ژوئن 2009

هیچ نظری موجود نیست: