چه ساده میگیریم کار شعر راچون ابزاری برای برکشیدن خویش و غرور و راه یافتن به کوره راهی، و چه دشوار است به قلمرو حقیقی شعر رسید، انجا که راستی و زیبائی و حقیقت و عشق و ترحم به شاعران خسته و غبار آلود و مجروح خوشامد میگویند

شنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۸

نه ندا نمرده است.بیاد ندا آق سلطان

نه ! «ندا» نمرده است
اسماعیل وفا
نه! هزار بارنه!
صد هزار بار نه!
ندا نمرده است
گرچه چنگ و ریش شیخک پلید، این یزید پست و پیر
این شریر روزگارما بخون او خضاب شد
گرچه در میان ابرهای سرخفام و سربگون مرگ
ناگهان نهان،تکه ای ز آفتاب شد
آتشی که در رگان پاک او زبانه میکشید
کی فسرده است کی فسرده است
نه! هزار بار نه ندا نمرده است
جویبار خون پاک او
در میان موجهای خشم ملت بزرگ ما
گرم و داغ و آتشین و خشمگین چو رود میشود
نام او چو آخرین کلامش از دهان خونچکان و قلب خونفشان او
بر لبان و درترنم و خروش قلبها
در تمام شهرها،در تمام کوچه ها در تمام پشت بامها
در خروش از پی خروش در قیام ملت از پی قیام
رعد میشود،آذرخش می شود ، سرود می شود
آتشی که از رگان او بخاک ریخت
عاقبت میان دستهای مردمان
رو به سوی کاخهای ظلم شیخکان
شعله زارهای سرب داغ پر زدود میشود
نه! هزار بارنه!
صد هزار بار نه!
ندا نمرده است
رود میشود ندا سرود میشود ندا
شعله زارهای خشم پرزدود می شود ندا
عاقبت پس از رهی که دیر و دور نیست
انقلاب و آفتاب می شود ندا
بیست و سوم زوئن دو هزار و نه

هیچ نظری موجود نیست: