نامش هر چه بادا باد
اسماعیل وفا
نامش هر چه بادا باد
آن فراتر از نام
تمام نامها و بی هیچ نامی
آن که اگر هستیم
از کرامت اوست و نه لیاقت ما
در این دوزخ دروغ بی شعله ی ستم
که نور بوی نا میدهد
که هر کس در خویش
خلاصه و خلاصه تر میشود
که هر کس تنها گرداگرد خویش حصاری بر آورده است
واجساد دیریست جانها را بلعیده اند
و اجسام به کمال خود رسیده اند بی هیچ روحی.
نامش هر چه بادا باد
باورش دارم بی هیچ درخواستی
باورش دارم بی هیچ هراس ازقیامتی
و قیامت را باور ندارم
که در من هر روز قیامتی است
و ترازوها در کارند....
چهارم ژوئیه 2010
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر