چه ساده میگیریم کار شعر راچون ابزاری برای برکشیدن خویش و غرور و راه یافتن به کوره راهی، و چه دشوار است به قلمرو حقیقی شعر رسید، انجا که راستی و زیبائی و حقیقت و عشق و ترحم به شاعران خسته و غبار آلود و مجروح خوشامد میگویند

چهارشنبه، شهریور ۲۷، ۱۳۸۷

اسماعیل وفا غزل

غزل
اسماعیل وفا یغمایی
پانزده سپتامبر 2008
در کولیان هزار دف مینوازد
هزار تنبور
و هزار ویلن مست
چون می نوازند کولیان.

در کولیان هزار شعله می درخشد
بر دلهاشان و بر دامنهاشان
چون می درخشند کولیان


مستی تو مست
و دستهای کوچکت
افراشته بر آسمان
و ستاره ها را جابجا می کند
تا بستری مهیا کند
دور از این همه غوغا
تادر آن جهان را
در یکدیگر در اغوش کشیم
وقتی که اجاقها خاموشند
و دفها و تنبورها و ویلنها
و ما میسوزیم و می درخشیم و می نوازیم
در یکدیگر
مستی تو مست...ا

هیچ نظری موجود نیست: